در جامعه کنونی بشریت یک واژه سرنوشت عالم را رقم میزند؛واژه ایی که انسانیت را معنا می دهد و می توان گفت وجه تمایز یک انسان با دیگر مخلوقات است از جمله حیوانات؛آری واژه تفکر یک انسان را به درجه تعالی می رساند.واژه تفکر در عین حال به عنوان صفت ذاتی درونی انسان به شمار می رود.هیچ انسانی پیدا نمیشود که این صفت را نداشته باشد.همه انسانها از وجود این صفت در ذات خود بهره می برند اما با مقادیری متفاوت!مجوعه ایی با مقادیر کم و مجوعه ایی با مقادیر بیشتر!!تفکر در زندگی و در تمامی مراحل آن،چالش های بزرگ را همیشه به نتیجه ایی مطلوب می رساند اما عدم تفکر در چالش های بزرگ،سرنوشت کلی یک جامعه را دگرگون میکند؛بسیاری از جنگ های جهانی و نتایج وحشتناک آن در آمار کشنده ها و آوارگان ناشی از تفکری غلط و اصرار بر اجرای برنامه های مبتنی بر تفکرات غلط است؛روزانه هزاران کودک و نوجوان در سوریه،عراق،یمن به سبب این تفکرات غلط و مختل کشته می شوند!و هزاران نفر دیگر آواره و یتیم می شوند!آیا تا به حال با خود فکر کرده ایم که این چه سیاست مزخرفی در جهان حکم فرماست که تاوان این تفکرات را یک کودک باید بدهد؟!چرا باید آینده نسل جدید را با چنین تفکری به چالش کشید؟!چرا فضای پرورش این کودکان و نوجوانان باید پر از هنجارهای جنگی باشد؟!یافتن جوابهایی قانع کننده برای این سوالات و سوالاتی از این قبیل سختر از مطرح کردن خود این سوالات است!
در چنین فضای مسموم کودکانی هستند که با تفکری بزرگ آینده ایی امیدوار کننده را به عالم بشریت تزریق می کنند.کودکان و نوجوانانی که با خشت و خاکهای ناشی از خانه های ویران شده خود،خانه هایی از امید درست میکنند؛کودکانی که بازیهای خودرا با خیالی بزرگ در بین خیابانهای ویران شده و زیر موشکهای تفکر غلط،بازی میکنند.کودکانی که با امید فردایی بهتر آرزوهای امروز خود را با موشکهای پلاستیکی خود،ویران میکنند؛
و می ماند کودکانی با تفکری بزرگ و امید به آینده ایی بهتر.....
علی عفری/روزنامه نگار و دانشجوی دانشگاه پیام نور اهواز